نگاهی به فیلم «استیو جابز» (۲۰۱۵) | ماجرای مرد افسانه‌ای اپل

شهرآرانیوز - بی شک استیو جابز از تأثیرگذارترین افراد موفق در جهان است که توانست با خلاقیت‌های بی نظیر خود برندی مانند اپل را به جهان معرفی کند؛ برندی که هنوز پرفروش‌ترین آمار فروش محصولاتش به ویژه تلفن همراه، حتی چندین سال پس از فوت استیو جابز نیز حفظ شده است.

 

 

با وجود اینکه فیلم «استیو جابز» (۲۰۱۵) یگانه فیلمی نیست که درباره این شخصیت تأثیرگذار ساخته شده است، به احتمال کامل‌ترین نمونه به شمار می‌رود و کارگردان آن، دنی بویل، که بیشتر با فیلم «میلیونر زاغه نشین» شناخته می‌شود، توانسته است به خوبی روایتی از زندگی این ستاره دنیای فناوری به ما ارائه کند.

در فیلم استیو جابز که بازیگر نقش جابز در آن مایکل فاسبندر است، به ۳ مقطع حساس در زندگی و کسب وکار این شخصیت توانمند و خودساخته اشاره می‌شود. اولین مقطع مهم در زندگی جابز که در این فیلم به آن اشاره می‌شود، سال ۱۹۸۴ است. در آن سال سیستم عامل «مکینتاش» اختراع شد و اتفاقات زیادی پیرامون این اختراع رخ داد که در این فیلم شاهد آن‌ها خواهیم بود. دومین مقطع مربوط به سال ۱۹۸۸ است که در آن سال تمرکز جابز روی مسئله رایانه‌های «نکست» بود. سومین مقطع هم مربوط به سال ۱۹۹۸ است که در آن سال جابز به اپل برگشت و سیستم عامل «آی مک» مطرح شد.

 

محور اصلی فیلم استیو جابز ۳ اتفاقی است که در بالا به آن‌ها اشاره شد، ولی جدا از این ۳ اتفاق و در خلال فیلم با شخصیت اصلی استیو هم آشنا می‌شویم و نکات مدیریتی مختلفی از او یاد می‌گیریم. کارگردان این فیلم تلاش می‌کند به مخاطب نشان دهد که جابز شخصیتی افسانه‌ای و بدون نقص نداشته است و می‌کوشد مخاطب را با شخصیت واقعی او آشنا کند. در فیلم استیو جابز می‌بینیم که او یک دانشمند بی نظیر است، ولی در عین حال شاهد شخصیتی مغرور و پرمدعا از او هستیم که می‌تواند برای رسیدن به اهداف خودش از هر کسی بگذرد و اطرافیان خودش را قربانی کند.
وقتی درحال تماشای این فیلم هستیم، به خوبی می‌توانیم تکبر را در رفتار و طرز صحبت کردن او ببینیم. جالب است که این فیلم به دلیل صداقتی که در خود داشت، با مخالفت همسر جابز روبه رو شد، ولی درنهایت به اکران درآمد و فروشی موفق را تجربه کرد. در بخشی از این فیلم می‌بینیم که نامزد سابق جابز سراغ او می‌آید و از او می‌خواهد که از فرزند مشترکشان که یک دختر است، حمایت کند. جابز ابتدا توجه و اعتنایی به او نمی‌کند و می‌گوید که این فرزند متعلق به او نیست، ولی کم کم استیو کوتاه می‌آید و تصمیم می‌گیرد که رابطه‌ای خوب و قوی با دخترش بسازد.